چرا رابطه هایمان را خراب می کنیم؟ دلایل مختلفی برای خود تخریبی روابط عاطفی وجود دارد. رفتارهای والدین یا اتفاقات دوران کودکی، نوجوانی و سبک دلبستگی شما ، تجارب روابط عاطفی قبلی همه می توانند روی رفتار امروز ما موثر باشند. یکی از مهم ترین دلایلی که باعث می شود کسی روابط خود را خراب کند، ترس از صمیمیت است. ترس از صمیمیت زمانی اتفاق می افتد که شما از احساسات یا نزدیکی فیزیکی بترسید. همه افراد به روابط صمیمانه نیاز دارند اما برای برخی افراد صمیمیت یادآور تجربیات تلخی است که باعث می شود فرد در روابط خود “با دست پس بزند و با پا پیش بکشد” و در نهایت رابطه ی خود را خراب کند. ترس از صمیمیت معمولا ناشی از تجارب دردناک دوران کودکی با نزدیکان (پدر، مادر ، خواهرها و برادرها و سایر نزدیکان) است. باور بنیادین افرادی که از صمیمیت می ترسند این است: به کسی نزدیک نشو ممکن است به تو آسیب بزنند. به دلیل اتفاقاتی که برای این افراد در دوران کودکی رخ داده نتوانستد به والدین یا مراقبان خود اعتماد کند و این باور در آنها شکل گرفته است که هر کسی که تو را دوست دارد، روزی به تو صدمه می زند. به عنوان کودک، این افراد قادر به ترک روابط و فاصله گرفتن نبودند اما امروز به عنوان یک بزرگسال می توانند اجازه ندهند روابط شان بیش از حد صمیمی شود. این ترس به دو شکل بروز می کند: ترس از رها شدگی و ترس از گرفتاری. در حالت اول فرد نگران است کسی که دوست دارد او را رها کند و تنها شود. در حالت دوم فرد می ترسد قدرت تصمیم گیری و هویتش را از دست بدهد. این دو ترس معمولا همزمان وجود دارند و منجر به رفتار “با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن” می شود. این رفتار در افرادی که ترس از صمیمیت دارند بسیار معمول است. علائم و نشانه های خراب کردن رابطه عاطفی نشانه های مختلفی وجود دارد که می گوید شما تمایل دارید حتی بهترین روابط خود را خراب کنید. رایج ترین نشانه ها شامل موارد زیر می باشند: زیاد به ترک رابطه فکر می کنید از هر کاری که رابطه را به سطح بالاتری از تعهد می برد، مثل معرفی یکدیگر به خانواده ها ، تصمیم های بلند مدت برای رابطه اجتناب می کنید. همیشه از خود می پرسید که اگر این رابطه خوب پیش نرود چطور باید از خودم محافظت کنم؟
طرف مقابل را درمورد خودش مردد می کنید ممکن است نوعی سوء استفاده احساسی داشته باشید و فرد مقابلتان را درمورد احساسش به شما به شک بیاندازید. مثلا اگر قرار ملاقاتی داشته باشید و شما را آن را کنسل کنید و او بگوید:« از اینکه قرارمان را کنسل کردی ناراحتم» و شما در پاسخ بگویید: «تو ناراحت نیستی چون کنسل شدن قرار تقصیر خودت بوده» این کار نشان می دهد که شما به واقعی بودن تجربه و احساس فرد مقابلتان اعتماد ندارید یا برایش ارزش قائل نیستید (به زبان روانکاوی احساس خود را به فرد مقابل فرافکنی می کنید). روابط عاطفی موازی برقرار می کنید علی رغم اینکه رابطه فعلی شما مشکل جدی ندارد اما به دنبال برقراری روابط دیگر هستید. با کوچکترین مشکل، رابطه را تمام می کنید و سریعا با فرد دیگری وارد رابطه می شوید. بدبین یا حسود هستید همیشه نگرانید که شریکتان با فرد دیگری باشد. نیاز دارید که همه چیز را کنترل کنید و دائما با او در ارتباط باشید. وقتی با دیگران بدون شما وقت می گذراند مرتبا پیام می دهید، حسادت می کنید و می خواهید که ثابت کند به شما پایبند است. این کارها و فشارها ممکن است باعث شود او رابطه را تمام کند. زیاد انتقاد می کنید با اینکه می دانید بی نقص بودن غیر ممکن است، همیشه به دنبال یک شریک بی نقص هستید. از همه ی کارهایش ایراد می گیرید. راضی کردن شما ممکن نیست و کم کم فرد مقابل خسته می شود و رابطه را تمام می کند. از مواجهه با مشکلات خودداری می کنید حتی وقتی رابطه خوب نیست، زمان زیادی را صرف این می کنید که خودتان را قانع کنید رابطه خوبی دارید. وقتی شریکتان سعی می کند درمورد مشکلی صحبت کند. می گویید که به نظرتان مشکلی وجود ندارد و همه چیز درست می شود. خودتان را تخریب می کنید درمورد خودتان بد حرف میزنید. مثلا می گویید:« من به اندازه ی تو باهوش نیستم. من احمقم تو چرا با من هستی؟»، «تو با من هستی زیرا دلت برای من می سوزد.» این ها علایم اعتماد به نفس پایین است و بیشتر مردم دوست ندارند بشنوند که عاشق فرد بی ارزشی هستند. وقتی علی رغم تلاش مداوم او برای تایید شما، باز هم خودتان را تخریب می کنید، تسلیم می شود و رابطه را تمام می کند. تخریب روابط چه مشکلی برای شما ایجاد می کند؟ ممکن است متوجه تخریب ناآگاهانه روابط خود بشوید اما با خودتان بگویید چه ایرادی دارد روابط مختلفی را تجربه کنم؟ همانطور که گفتم داشتن روابط متعدد کوتاه مدت ظاهر مساله است و ریشه آن ترس از صمیمیت و نزدیکی هیجانی است که می تواند در بلند مدت مشکلاتی را برای شما ایجاد کند چند تا از نتایج بلند مدت چنین رفتاری عبارتند از: کمبود یک رابطه ی صمیمی: هر چه سن تان بالاتر می رود ممکن است کمبود یک رابطه ی امن و صمیمی و طولانی را در زندگی خود بیشتر احساس کنید. تنهایی: کمبود روابط نزدیک باعث می شود احساس انزوا و تنهایی کنید. ممکن است ببینید برای روابطی تلاش می کنید که قادر به حفظ آن ها نیستید. نداشتن خانواده و فرزند: اگرچه برخی از مردم علاقه ای به داشتن فرزند ندارند، بسیاری آرزوی داشتن همسر و فرزند را دارند. چگونه به خراب شدن روابطم پایان دهم؟ برای پایان بخشیدن به این مشکل، باید ابتدا رفتارهای خودتان را بررسی کنید. اگر با خودتان صادق نباشید و همه ی رفتار های سوء استفاده گرانه و آسیب زا را در خود نشناسید، نمی توانید آن ها را متوقف کنید.
اگر تخریب روابط برای شما زیاد رخ می دهد حتما در دوره جذب فرد و رابطه دلخواه شرکت کنید. به دلیل آنکه این مشکل ریشه در روابط عاطفی اولیه شما دارد به تنهایی نمی توانید آن را حل کنید ونیاز به خودشناسی و بررسی ریشه ها دارید.این دوره می تواند به شما در شناختن رفتار و مشکلاتتان و ریشه های ناخودآگاه و پاکسازی انها کمک کند. برای آشنایی و شرکت در دوره جذب فرد و رابطه ی دلخواه اینجا کلیک کنید
به طور کلی برای متوقف کردن این خرابکاری در روابط، چند نکته را باید درمورد خودتان برررسی کنید: سبک دلبستگی شما چیست؟ نظریه ی دلبستگی توضیح می دهد که صمیمیت شما با دیگران به چه صورتی است. بهترین نوع دلبستگی، دلبستگی ایمن است. در این نوع دلبستگی افراد به یکدیگر اعتماد دارند و علی رغم رابطه ای که دارند، هویت مستقل خود را حفظ می کنند. با این وجود، تجربیات کودکی می تواند منجر به ایجاد سبک دلبستگی اجتنابی و ناسالم شود: گاهی این نوع دلبستگی برای بزرگسالانی که می خواهند روابط مستحکم بسازند و خانواده تشکیل دهند مشکل ایجاد می کند. خوشبختانه این مشکل با کمک خودشناسی و پاکسازی قابل حل می باشد. چه چیزهایی مشکل را در شما بیدار می کند؟ ترس از صمیمیت می تواند تا زمانی که یک محرک آن را فعال کند خاموش باشد. این محرک ممکن است برخی از حرف ها، رفتارها یا مکان ها باشد. شناختن این عوامل برای پیشگیری از بروز آن به شما کمک می کند. آیا گذشته را با امروز اشتباه می گیرید؟ معمولا اثر گذشته بر روابط فعلی در این افراد دیده می شود. مثلا ناخواسته شریک عاطفی خود را شبیه فردی که قبلا از آنها سوء استفاده کرده می دانند و به او نزدیک نمی شوند. اینکه یاد بگیرید به خودتان بگویید: « آن برای گذشته بود و این فرد متفاوتی است.» می تواند به شما کمک کند تا رفتاری مطابق با موقعیت کنونی داشته باشید. البته گاهی اشتباه گرفتن با گذشته به صورت ناخودآگاه در شما رخ می دهد و باید ریشه های آن را شناسایی و پاکسازی کنید.
|