در مقاله ی تله های زندگی یا طرحواره ها به معرفی انواع تله ها و تاثیر آنها در زندگی انسان پرداختیم. اکنون در این مطلب به طور خاص تله ی رهاشدگی و تاثیر آن بر روابط را بررسی می کنیم. تله رها شدگی یا طرد شدگی به چه معنا است؟ تله رها شدگی ، احساسی غریزی و جهانی است، چه که انسان موجودی اجتماعی و وابسته به دیگران است و نیاز به پذیرفته شدن از سوی دیگران دارد. حیات انسان بدون پذیرفته شدن از سوی دیگران ممکن نیست، به همین دلیل انسانها به کوچکترین نشانههای طرد شدگی از سوی دیگران بهشدت حساس هستند. بالاخص در زمان کودکی که ارضا این نیاز تعیینکننده مرگ و زندگی یک کودک است. کودکی که در اتاق و یا گهواره گذاشته میشود، احساس طرد شدگی میکند. او میترسد مادر دیگر برنگردد و او مراقبت و حمایت مادر را از دست بدهد. حفظ ارتباط با مادر برای زنده ماندن کودک حیاتی است. اما چرا انسانها در بزرگسالی با وجود آنکه پذیرفته شدن از سوی دیگران، دیگر آنقدرها مانند کودکی مهم نمیباشد نیز چنان واکنش نشان میدهند که گویی زندگی آنها در معرض خطر است. و چرا گروهی از انسانها نسبت به دیگران واکنشهای شدیدتری نشان میدهند. چرا گروهی از افراد در بزرگسالی در همه روابط خود احساس طرد شدگی میکنند؟ اگر شما تله رها شدگی یا طردشدگی دارید، در کودکی دچار تجربیات عاطفی ناگواری شدهاید. این زخمهای التیام نیافته در بزرگسالی نیز بر افکار، احساسات و واکنشهای رفتاری شما تاثیر میگذارد. ارتباطات امروز ما (حتی اگر با نوع روابط گذشته ما متفاوت باشند)، کابوسهای وحشتناک دوران کودکی را در ما زنده میکنند و مانند نمکی است بر زخمهای کهنه و قدیمی ما. در احساس طرد شدگی دائمی یا تله رها شدگی، فرد احساس میکند دیگران او را دوست ندارند، به او خیانت میکنند، دیر یا زود او را ترک میکنند، دیگری را ترجیح میدهند، اولویت دیگران و یا کسی نمیباشند، تنها در مواقع نیاز به او توجه میکنند و سرنوشت او تنها ماندن است. خاصیت تله رها شدگی آن است که انسان، با وجودیکه آن را دوست ندارد و از آن ضربه میخورد، ولی باز گرفتارش میشود. اگر فردی تله رها شدگی یا طرد دارد، باوجودیکه از این تله آسیب زیادی خورده و تمام تلاشش را میکند گرفتارش نشود، ولی باز مجدداً خود را در دام تله رها شدگی مییابد. فرد باور میکند زندگی جز در چارچوب تله ممکن نیست و همه وقایع و پدیدهها را تنها پس از عبور از عینک تله رها شدگی میبیند.
نشانه های طرحواره رهاشدگی: وابستگی بیش ازحد به افراد مهم زندگی کنترل کنندگی حسادت رقابت با رقیب های عشقی ناتوانی در جدایی های کوتاه مدت اجتناب از روابط به دلیل ترس از تنها شدن و فقدان تله رها شدگی چطور بر روابط احساسی ما اثر می گذارد؟ اگر شما دچار تله رها شدگی باشید، خیلی اوقات بدون اینکه حتی خودتان بفهمید، تله کنترل افکار و احساسات و رفتارتان را در دست می گیرد.در واقع تله شرایطی ایجاد می کند که شما دوباره همان احساس های دوران کودکی را تجربه کنید. بدین صورت تله برای خودش خوراک تهیه می کند. تله این کار را از ۲ راه انجام می دهد: انتخاب های شما یعنی تله رها شدگی ، طرف مقابل را طوری برای شما جذاب جلوه می دهد که شما ترغیب شوید او را به عنوان شریک عاطفی انتخاب کنید. در نتیجه دوباره وارد نوعی از روابط احساسی می شوید که احساس طرد شدن را برایتان زنده کند. بنابراین دوباره احساس رها شدن و در نهایت تنهایی را تجربه می کنید. عملکرد شما در رابطه یا زندگی عاطفی شما، تله احساساتی به شما القا می کند که باعث شود رفتارهای اشتباهی از شما سر بزند. زیرا می خواهد از حسی که یادآوری دوران کودکی تان به شما می دهد، تغذیه کند. الگوهای تکراری در انتخاب شریک عاطفی الگوی ۱: فردی که تله رها شدگی دارد، دقیقاً سراغ نوعی از روابط عاطفی می رود که در آنها رقیب داشته باشد. مثلاً: -انتخاب یک مرد متاهل به عنوان شریک عاطفی -انتخاب زنی که هنوز درگیر رابطه قبلی خودش است. -انتخاب یک شریک عاطفی که روابط متعددی دارد. -مرد یا زنی را به عنوان پارتنر انتخاب می کند که مورد توجه افراد زیادی است. -با مردی مشروب خوار یا معتاد رابطه برقرار می کند.در این حالت رقیب او مواد مخدر یا مشروبی است که شریک عاطفیش مصرف می کد. -انتخاب افراد رفیق باز برای برقراری روابط احساسی چرا کسی که به تله رها شدگی مبتلاست، چنین افرادی را بر می گزیند؟ زیرا او می خواهد با وجود یک رقیب در رابطه عاطفی اش، دوباره همان احساس طرد شدگی که در کودکی تجربه کرده بود را زنده کند.
الگوی ۲: ممکن است فرد مبتلا به رها شدگی اگر نتواند چنین پارتنری را پیدا کند، سعی کند یک رقیب خیالی برای خودش بسازد. در نتیجه ممکن است دچار بی اعتمادی به شریک عاطفی اش شود. الگوی ۳: فرد مبتلا به رهاشدگی دقیقاً جذب آدم هایی می شود که در دسترس نیستند. مثلاً -شریک عاطفی اش به شدت درگیر شغل و کارش است. و خیلی دیر همدیگر را می بینند. -رابطه از راه دور. یعنی با کسی وارد رابطه می شود که در شهر یا حتی کشور دیگری است. در نهایت شخص می خواهد به این نتیجه برسد: من رها شده ام! من طرد شده ام! چرا؟چون نمی خواهد از احساس آشنای کودکی دست بکشد.چون انسان ذاتاً از ناشناخته ها دوری می کند! چرا که که از تغیر می ترسد. الگوی ۴: ممکن است فرد مبتلا به تله رها شدگی ارتباط داشتن با چند نفر را انتخاب کند. علتش این است که فرد می خواهد خیالش راحت باشد که اگر یکی از پارتنرهایش او را رها کند، شریک عاطفی دیگر برای او خواهد ماند.اما حقیقت این است که او فقط قصد دارد اطمینانی کاذب در ذهن خودش ایجاد کند. غافل از این که فشار روحی زیادی که به خاطر ارتباط با چند نفر به او وارد می شود، دست کمی از تله رها شدگی اش ندارد! و در واقع واکنش او نسبت به تله اش حمله به آن است. فرار از رابطه ممکن است فرد مبتلا به تله رهاشدگی به قدری شرایط طرد شدن را تجربه کرده باشد که در یک نقطه خسته شود. بنابراین تصمیم می گیرد که رابطه عاطفی فرار کند. چطور؟ درگیر کار می شود و شبانه روز کار می کند.برای خودش کار می تراشد.طوری کارها را برنامه ریزی می کند کخ حتی فرصت نفس کشید نداشته باشد.وقتی احساس کند سرش خلوت شده، کارهای بیشتری را می پذیرد،زیرا نمی خواهد حتی هیچ وقتی برای فکرکردن به ایجاد رابطه عاطفی جدید داشته باشد.وقتی هم اطرافیانِ چنین فردی به او می گویند که چرا نیازت به رابطه عاطفی را انکار می کنی؟ می گوید: به نظر شما با این شرایط کاری من، می شود رابطه عاطفی داشت؟ او تلاش می کند از روابط احساسی دور بماند. زیرا بهترین راه برای کسب آرامش لااقل برای مدتی کوتاه، همین است. هرچند که فرار از تله رها شدگی فقط مثل یک مسکن عمل می کند و این آرامش، موقتی است. عملکرد مبتلایان به تله ی رها شدگی در روابط عاطفی گاهی فرد مبتلا به تله رها شدگی وارد رابطه هم می شود. اما به محض مشاهده کوچکترین نشانه ای از رها شدگی، خودش رابطه را ترک می کند. چون با خودش فکر می کند اگر قبل از این که طرد شوم، رابطه را ترک کنم، کمتر آسیب می بینم! به قول معروف «دست پیش را می گیرد که پس نیفتد!». چون می ترسد که حس رهاشدن را تجربه کند. پس با این روش به آن حمله می کند. مثلاً شریک عاطفی او جواب تلفنش را نمی دهد. با خودش فکر می کند که حتماً دیگر برای او مهم نیستم! شاید با یک نفر دیگر در رابطه است!؟ اگر بخواهد مرا رها کند، چه؟ دلایل ایجاد تله رها شدگی ۱. فوت یکی از والدین، خواهر یا برادر یا کسیکه از نظر عاطفی در زمان کودکی روی او حساب میکردید. ۲. طلاق والدین از یکدیگر. ۳. مشاجرات شدید والدین باهم که باعث میشد شما همواره انتظار از هم پاشیدهشدن خانواده و در نتیجه از دست دادن یکی یا هردو آنها را داشته باشید.
۴. مادر در کودکیتان بیمار شده و برای مدتی بستری یا از شما جدا بوده است. ۵. بیثباتی رفتاری والدین. آنها زمانی به شما توجه میکردند و زمانی بر اساس خلقشان، شما را از خود میراندند یا به شما پرخاش میکردند. ۶. اعتیاد والدین به الکل یا مواد. ۷. یک مراقب ثابت نداشتهاید و توسط پرستارهای متفاوت بزرگ شدهاید. ۸. دلبستگی ایمن را با والدین خود تجربه نکرده اید و یا اینکه شما را رها کرده اند. ۹. محل سکونتتان در کودکی مدام عوض شده است. دوستانتان را مدام از دست میدادید. ۱۰. پس از تولد خواهر یا برادرتان، توجه یکی از والدین را نسبت به خود از دست دادید. ۱۱. پدر و مادر بیمار یا افسرده ۱۲. خانوادهتان بیش از حد از شما حمایت و مراقبت میکردند و شما یاد نگرفتهاید بهتنهایی از خود مراقبت کرده و مستقل باشید. بنابراین همواره ترس از دست دادن مراقبتان را دارید. راه های رهایی ازتله ی رهاشدگی -اگر شما جز افرادی هستید که در تله ی رهاشدگی افتاده اید بهتر است نگرشی واقع بینانه نسبت به ثبات رابطه عاطفی تان داشته باشید، به این معنی که اگر شریک عاطفی تان کمی از شما فاصله گرفت یا چند روزی بنا به هر دلیل موجهی از شما دور شد این موضوع را بپذیرید و بدانید که این یک انتظار غیرواقع بینانه است که شما بخواهید او مدام در دسترس باشد و همانطور که شما می خواهید،رفتار کند. بهتر است بپذیرید که او هم حق دارد برای خود حریم هایی داشته باشد و مثل هر فرد دیگری گاهی به فضای خصوصی خود نیاز دارد و الزاما همیشه در دسترس شما نیست. -رفتارهایی نظیر حسادت زیاد،وابستگی افراطی،خشم و ... را کنار بگذارید زیرا همین رفتارها باعث می شود شریک عاطفی تان شما را رها کند. -با انتخاب خودتان زمان های تنهایی تان را بیشتر کنید،یعنی با تمام شدن یک رابطه سریع به دنبال جایگزین نباشید، کاملا اگاهانه بخواهید تنهایی ناشی از نداشتن ارتباط عاطفی را تجربه کنید.این تنهایی مطلوب شما نخواهد بود اما همین فضا باعث می شود رابطه ی قبلی و اتفاقات آن را بررسی کرده، آنها را ریشه یابی و برطرف کنید تا باری دیگر در این تله گرفتار نشوید و انتخاب بعدی تان از وجه بالغ شما باشد. -از چک کردن مدام،تهدید کردن و گله و شکایت دست بردارید، به قضیه اینطور نگاه کنید که شاید شریک عاطفی تان نیز گرفتار چند طرحواره باشد، پس از آزار دادن او خودداری کنید. -اگر طرحواره های خود را شناسایی، ریشه یابی و پاکسازی نکنید باز هم در دام این تله ها خواهید افتاد و این اتفاقات مدام برای شما تکرار خواهند شد. پس پیش از انکه رابطه عاطفی تان را خراب کنید و یا وارد رابطه عاطفی نامناسب شوید بهتر است خودشناسی را شروع کرده و الگوها و باورهای خود را تغییر دهید تا یک رابطه عاطفی مناسب و پایدار را تجربه کنید.
مهم ترین علل طرحواره رهاشدگی، اتفاقاتی است که درگذشته برای افراد رخ داده است. شاید با نگاه کلی به گذشته خود متوجه این موضوع نشوید که چه چیزی باعث رهاشدگی شده است. پس نگاه دقیق تری به گذشته بیاندازید. سعی کنید آنچه را که برایتان اتفاق افتاده است پیدا کنید و سپس آنها را پاکسازی کنید. برای اینکه بتوانید این ریشه ها را شناسایی و پاکسازی کنید می توانید در دوره های تله های زندگی و جذب فرد و رابطه دلخواه شرکت نمایید.
|