مفهوم دلبستگی: مفهوم دلبستگی و تعلق را نخستین بار جان بالبی مطرح کرد. او دلبستگی را این چنین تعریف کرده است”ارتباط روانی پایدار بین دو انسان”. جان بالبی، چگونگی ارتباط بین انسان (از دوران کودکی) با مراقبان اصلی خود (مانند مادر و…) را پایه و اساس شکلگیری دلبستگی در طول زندگی میداند. درواقع میتوان گفت دلبستگی ریشه در کودکی دارد و اگر به طرز صحیح شکل نگیرد، فرد به دلبستگی ناایمن مبتلا خواهد شد. نظریه سبکهای دلبستگی که برای اولینبار توسط جان بولبی در دهه ۱۹۵۰ مورد بررسی قرار گرفت، به دو دسته دلبستگی ایمن و دلبستگی ناایمن تقسیم میشوند که در شناسایی نحوه ارتباط یک فرد با اطرافیانش، کمک بسیاری میکند. دلبستگی در واقع پیوند عاطفی عمیقی است که با افراد خاص در زندگی خود برقرار می کنیم، به گونه ای که تعامل با آنان به احساس نشاط و شعف می انجامد و هنگام استرس، از این که آن ها را در کنار خود داریم احساس آرامش می کنیم. انواع سبک دلبستگی الف) دلبستگی ایمن زمانیکه مادر به نیازهای کودک خود به درستی پاسخ بدهد، سبک دلبستگی فرد ایمن می شود. این افراد که دارای عزت نفس بالایی هستند، دنیا را یک جایگاه امن می دانند. آنها نسبت به انسانها درست اندیش هستند و در ارتباطات خود، واقعیت را بنای تفکر قرار می دهند. آنها به این مسئله اعتقاد دارند که همه ی انسانها ذاتا خوب هستند اما گاهی بی اعتماد می شوند. آنها فقط و فقط بر اساس شواهد واقعی به انسانها بی اعتماد می شوند. اینگونه افراد با انسانها به راحتی وارد ارتباط می شوند و با ساختار و چهارچوب منظمی به آنها نزدیک می شوند. آنها نسبت به خود و شخص مورد علاقهشان و همچنین نسبت به روابط بین فردیشان مثبت و واقعی فکر میکنند. آنها اغلب از روابط خود احساس رضایت و خشنودی میکنند. افرادی که سبکهای دلبستگی ایمن دارند روابط بلند مدتتری دارند و نسبت به دیگران متعهدتر هستند. این دسته از افرد دارای هوش هیجانی بالایی هستند و به درستی میتوانند هیجانهای خود را شناسایی و مدیریت کنند. آنها به تصمیمگیریهای موثر در زندگی دست زده و توان مقابله با تنیدگیها را به طور اثربخش دارند. دلبستگی ایمن نقطه مقابل وابستگی و اضطراب است. دلبستگی ایمن نقطه آغازیست برای حرکت هر انسانی به سمت مستقل شدن، حرکت به سمت خود شکوفایی، بروز توانایی ها و استعدادهایی که در وی نهفته است. انسان وابسته توانایی حرکت و مستقل شدن ندارد، اما انسان دلبسته در هر کجا و به هر سمت و سویی که باشد، همیشه در عین نگه داشتن عشق و علاقه قلبی خود نسبت به سرپرستان اصلی اش (والدین)زندگی سالم و امنی خواهد ساخت. جالب است بدانیم که بهره ی هوش سنتی یا IQ میتواند فقط ۲۰ درصد از موفقیت فرد را مشخص کند و ۸۰ درصد مابقی از هوش هیجانی یا EQ نشات می گیرد که با دلبستگی ایمن رابطه ی مستقیم دارد. ب) دلبستگی ناایمن این سبک دلبستگی به خاطر عدم توانایی مادر در برآورده کردن نیازهای اولیه ی فرزندش شکل می گیرد. در این سبک دلبستگی فرد توانایی اعتماد به دنیا و انسانها را ندارد و احساس ناامنی در سرتاسر افکارش نقش می بندد. این احساس ناامنی و ترس به اشکال گوناگون در رفتار فرد ظاهر می شود: دلبستگی نا ایمن اجتنابی زمانیکه مادر از نظر عاطفی در دسترس نبوده و یا در ابراز علاقه و محبت ناتوان و غافل است، فرد به سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی دچار می شود. اگرچه اینگونه افراد در ظاهر افرادی خودکفا و مستقل هستند و از برقراری ارتباط گرم و صمیمانه با دیگران اجتناب می کنند، ولی بهتر است بدانیم که این رفتار پوششی بر روی درون ناامن و عزت نفس پایین آنها می باشد. آنها در جمع معمولا قلدرمآب و کنترل گر هستند و با زورگویی به دنبال کسب عزت نفس گمشده شان می گردند. شکاک بودن جزو لاینفک شخصیت آنهاست. آنها بر این اعتقادند که همگان غیر قابل اعتمادند مگر اینکه خلافش ثابت شود. در هنگام جدا شدن از یک رابطه ی عاطفی آنها به ظاهر بهم نمی ریزند اما در باطن آشفته می شوند. علاوه بر پیوند عاطفی ناامن کودکی، افسردگی، وقایع ناگوار و شکست ارتباطی نیز می تواند عامل به وجود آمدن این سبک دلبستگی باشد. یعنی ممکن است افرادی باشند که در کودکی دلبستگی ایمن داشته اند اما به خاطر یک شوک عظیم دچار این سبک ارتباطی شده باشند. البته معمولا باز هم این احساس ناامنی ریشه هایی در کودکی آنها دارد. این دسته از افراد اغلب افراد مشکوک و مسئله دار را انتخاب می کنند تا تاییدی بر الگوی بی اعتمادی خود بدست آورند. بنابراین معمولا در روابط خود بطور ناخودآگاه شکست را انتخاب می کنند.
دلبستگی ناایمن دوسوگرا زمانیکه مادر در برقراری پیوند عاطفی با فرزندش رفتاری غیر ثابت دارد، فرزند او دچار دلبستگی ناایمن دوسوگرا می شود. او همان الگوی دوسوگرایی با مادرش را با دیگر افراد اجرا می کند. به عقیده ی آنها کودک وابسته نه تنها درصدد جستجوی تماس با مادرش است، بلکه دائماً در صدد کسب تایید و پذیرش از جانب اوست. این سبک فکری در بزرگسالی نسبت به افراد دیگر تکرار می شود و فرد دائما در صدد کسب تایید و پذیرش از سوی دیگران می ماند. دلبستگی ناایمن آشفته زمانی که نیازهای کودک نادیده گرفته شود و در پاسخهای مادر به رفتارهای دلبستگی ترس و جود دارد، فرد دچار سبک دلبستگی ناایمن آشفته می شود. اینگونه از افراد دارای مجموعه ای از ویژگیهای افراد اجتنابی و دوسوگرا هستند. این الگوی دلبستگی آشفته اغلب در کودکانی که در معرض مشکلات بالینی قرار دارند یا کودکانی که تجربه ضربه درونی مثل از دست دادن والدین، جدایی از والدین یا مورد سوء استفاده قرار گرفته شدن را دارند مشاهده میشود. نکته ی بسیار جالب درباره ی انسانهای ناایمن اینجاست که اگرچه میزان رضایت زناشویی در ناایمن ها کمتر است، اما میزان طلاق در۴ سال اول ازدواج در میان ناایمن ها کمتر است!!! علت اصلی این مسئله آنست که آنها خود را مستحق زندگی آرام نمی دانند و تا حد مرگ مشکلات و سختی ها را تحمل می کنند و حتی جان خودشان را نیز به خطر می اندازند. فلسفه ی توجیهی اینگونه از افراد آنست که ما در راه عشق خود ثابت قدم می مانیم و تا سر حد مرگ پای آن می مانیم. تمام رفتارهای عاشقانه ی آنها از سر نیاز وحشتناک سیری ناپذیر آنها در جلب محبت معشوق می باشد. نکته ی قابل توجه دیگر آنست که احتمال بی وفایی در این دسته از افراد بیشتر از دیگران است. شاید در عرف مردم این دیدگاه رایج باشد که انسانهای وابسته یا ناایمن، عاشق هستند و بسیار وفادارند. اما اینگونه از افراد به علت ترس شدید از خیانت، ممکن است در انجام آن پیش دستی کنند. منطق غلط فکری بعضی از آنها اینست که اگرخیانت نکنی، خیانت می بینی. بهطور خلاصه خصوصیات افرادی که دلبستگی ایمن دارند، عبارت است از: •خودآگاهی سالم • اشتیاق به یادگیری • اعتماد داشتن • واکنش مناسب به استرس • امتحان کردن چیزهای جدید بهطور مستقل • روابط بین فردی قویتر • حل بهتر مشکلات ویژگیهای افرادی که دلبستگی ناایمن دارند، عبارت است از: •دوری کردن از دیگران • امتناع از تعامل با دیگران • مشکلات یادگیری • بروز اضطراب، عصبانیت یا ترس مداوم • پریشانیهای زیاد •ترس از طرد شدن •حسادت بیشازحد •وابستگی و نیاز به اطرافیان برای رسیدن به خواستههایشان •حساس به انتقاد عوامل مؤثر بر دلبستگی ایمن - فرصت برقرار کردن رابطه نزدیک : نوزادان باید با والدین ارتباط داشته و رابطه نزدیکی با هم برقرار کنند تا پیوند عاطفی عمیقی بین آنها شکل بگیرد و باعث به وجود آمدن دلبستگی ایمن در کودکان شود .
- کیفیت پرستاری از کودک :مادر یا مراقب باید در کنار کودک حضور داشته و نیازهای اساسی کودک مثل غذا را در اسرع وقت برآورده سازد . پاسخدهی سریع ، منظم و مناسب مادران به علایم نوزادان و نگهداری محبتآمیز آنها ، با ایمن بودن دلبستگی ارتباط دارد . مادر هنگام ارتباط با کودک نباید خسته و بی حوصله باشد و به کودک بی توجهی کند یا اینکه بیش از اندازه به کودک توجه کند .
- ویژگی های کودک :دلبستگی حاصل یک رابطه و تعامل دو نفره بین والد و مراقب است ، بعضی از نوزادان بی قرار هستند و بیشتر گریه می کنند و بعضی به اصطلاح خوش اخلاق تر هستند . عواملی مانند تولد زودرس و بیماری نوزاد، نگهداری از نوزاد را برای والدین سخت تر می کند . در این شرایط والدین بویژه مادر باید تحمل پذیری بیشتر داشته و مسئولیت دشوارتری دارد.
- شرایط خانوادگی :نوع رفتاری که والدین با کودک دارند از مهم ترین شرایط خانوادگی است . والدینی که خودشان مورد بی مهری پدر و مادرشان قرار گرفته اند نباید با فرزندشان هم همانطور رفتار کنند ، باید پدر و مادرشان را ببخشند و سعی کنند خودشان والدین خوبی باشند .روابط عاطفی بین والدین نیز بسیار مهم و تاثیر گذار است.
- خلق و خوی کودک : همانطور که در مورد قبلی هم اشاره شد دلبستگی حاصل یک تعامل دو نفره است و رفتار مادر با نوزاد تا حد زیادی تابعی از رفتار خود نوزاد است . بعضی نوزادان خلق و خوی دشوار دارند و برخی خلق و خوی ملایم دارند که عامل تعیین کننده ای برای رفتار مادر با نوزاد است .مادران باید نوزاد را فارق از هر مقایسه و تبعیضی پذیرفته و مهربانی و رسیدگی خود را نسبت به او دچار تزلزل نکنند.
نگرش هر سبک به رابطه عاطفی و صمیمانه افرادی که سبک دلبستگی ایمن دارند، نگرششان به رابطه صمیمانه چنین است: «نزدیک شدن به دیگران و برقراری روابط صمیمانه، برایشان آسان است؛ به راحتی به دیگران وابسته میشوند و با این وابستگی، احساس راحتی میکنند؛ غالباً نگران طرد شدن یا نزدیکی بیش از حد با دیگران نیستند». این افراد، عزتنفس زیادی دارند و فکر میکنند دیگران آنها را دوست دارند. به همین دلیل به راحتی به دیگران اعتماد و رابطه صمیمانه برقرار میکنند و از این رابطه، احساس خوشحالی، اطمینان و صمیمت دارند. اینها برای طرفهای دیگر رابطه، حس قدردانی دارند و خود را برای آنها فدا میکنند و از سوی دیگر، از آنها هم انتظار پذیرش و حمایت دارند. روشن است که در زندگی مشترک نیز افرادی که سبک دلبستگی ایمن دارند، از این رابطه بیشتر رضایت دارند و تعهد بیشتری هم نشان میدهند. آنان به شریک زندگیشان اعتماد میکنند و از زندگی لذت بیشتری میبرند. سبک دلبستگی اجتنابی در سبک دلبستگی اجتنابی، نگرش افراد از این قرار است: «نزدیک شدن به دیگران و برقراری روابط صمیمانه، برایشان راحت و آسان نیست؛ به سختی به دیگران اعتماد میکنند و وابسته میشوند؛ اساساً از وابسته شدن به دیگران خوششان نمیآید و وقتی هم کسی به آنها خیلی نزدیک و وابسته شود، احساس ناراحتی میکنند». کسانی که این سبک دلبستگی را دارند، معمولاً بیشتر دوست دارند تنها باشند و از برقراری روابط فردی دوری میکنند؛ زیرا اعتماد کردن، نزدیک شدن و وابستگی را خطرناک میدانند و بر خلاف سبک قبلی، انتظار دارند دیگران آنها را طرد کنند یا اذیت کنند. بنا بر این کسانی که سبک دلبستگی اجتنابی را دارند، ممکن است در رابطه ازدواج هم، دلبستگی و علاقه محکم و شدیدی نداشته باشند. از این رو شاید هنگام قطع رابطه کمتر ناراحت شوند اما از رابطه موجود هم زیاد لذت نمیبرند و زندگی برایشان شیرین و رضایتبخش نیست.
سبک دلبستگی مضطرب ـ دوسویه با شناخت دو سبک قبلی، میتوانید نگرش و نگاه افرادی را که سبک دلبستگی مضطرب دارند حدس بزنید. در واقع اینها میان دو سبک قبلی قرار دارند و مشخصه اصلیشان هم این است که همیشه نگران این رابطه هستند. این افراد نگاهشان این است: «برای نزدیک شدن به دیگران و برقراری روابط صمیمانه، نگران هستند؛ احساس میکنند آن قدر که خودشان به رابطه و نزدیک شدن مایلاند، دیگران به نزدیک شدن و صمیمت با آنها تمایل ندارند؛ گاهی تمایل شدیدشان به ایجاد رابطه صمیمانه، دیگران را از آنها دور میکند؛ خیلی نگران طرد شدن هستند». معلوم است کسی که سبک دلبستگیاش، مضطربانه باشد، حتی پس از برقراری رابطه صمیمانه، احساس ناامنی میکند و شاید نسبت به رابطههای دیگر حسادت کند. این افراد، در زندگی مشترک، همیشه نگران هستند که آیا شریک زندگیشان او را واقعاً دوست دارد یا نه. نکتهی پایانی معمولا همه ی ما در زندگی، روابط و موقعیتهای مختلف، درجات متفاوتی از این ۴ الگو را تجربه میکنیم، طبیعتا داشتن یه الگوی دلبستگی ایمن کمک میکند که افراد بتوانند روابط صمیمیتر، پایدارتر و سالمتری را تجربه کنند. اما تنها به این دلیل که فردی الگوی دلبستگی ناایمن دارد(درحالیکه خودش کاملا بیتقصیر است) به این معنا نیست که برای همیشه نمیتواند روابط سالمی برقرار کند. چنین فردی با شجاعت و تمرین مهارتهای ارتباطی، خودابرازگری، کار کردن روی مدیریت احساسات،پاکسازی و تغییر الگوهای ذهنی، روابط سالم و سازندهای رو تجربه کنه. خوشبختانه آگاهی همیشه کمککننده است و شناخت انواع سبک دلبستگی، نیز میتواند به والدین نشان دهد که نوع برخورد و رفتارشان تا چه حد میتواند روی شکلگیری شخصیت و احساسات کودک در بزرگسالی تاثیر بگذارد و همچنین به خود ما کمک میکند تا با شناختن الگوهای رفتاری خود و تلاش برای بهبود و اصلاح آنها ، زندگی بهتری را تجربه کنیم. اگر برای شناخت بیشتر خود و بهبود روابطتان مشتاق هستید، حتما در دوره ی جذب فرد و رابطه ی دلخواه ثبت نام کنید. برای آشنایی با این دوره و ثبت نام اینجا کلیک کنید.
|